تحلیل خوانش مارتین هایدگر از نقد اوّل ایمانوئل کانت

Authors

حمید اسکندری

حسین کلباسی

abstract

مارتین هایدگر در کتاب کانت و مسألۀ مابعدالطبیعه، با چشم پوشی از تفاسیری که غالباً نقد عقل محض را یک پروژۀ معرفت شناسانه دانسته اند، آن را به منزلۀ اثری هستی شناسانه شرح می کند. وی می کوشد تا معلوم کند که چگونه تمام پاره های این اثر کانت (با محوریت حیث زمانی به عنوان بستر شاکله سازی تخیّل) اصالتاً به مسئلۀ اساسی هستی متناهی انسان یا دازاین (به منزلۀ شرط یا بنیان امکان دیگر موجودات) ناظر است. از نظر هایدگر، ایمانوئل کانت همانا مؤسّس هستی شناسی بنیادین دازاین است، گرچه به سبب گرفتاری در غلّ و زنجیر سنّت یا فرادهش فلسفی (به ویژه فلسفۀ دکارت) در بدایت این طریق متوقّف گشته و از ادامۀ آن بازمانده است؛ بدینسان، می توان گفت که به گمان هایدگر، نقد عقل محض و هستی و زمان برادرخواندۀ یکدیگرند، بدین معنا که هر دو از دغدغه ای واحد زاده اند و به راهی واحد گام نهاده اند. در مقالۀ حاضر به ویژه با رجوع به کانت و مسئلۀ مابعدالطبیعه و هستی و زمان منحصراً و مختصراً به تحلیل و تشریح و ارزیابی این خوانش هستی شناسانه پرداخته ایم تا ببینیم کانت چگونه و به چه معنا مؤسّس راه هستی شناسی بنیادین دازاین بوده و چرا و به کدامین جهت از ادامۀ آن بازمانده است. در این راه ناگزیریم که رویکرد انتقادی ارنست کاسیرر به خوانش هایدگر از کانت را نیز اجمالاً معرّفی کنیم.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

جستاری بر اندیشه‌های زیباشناسانه ی ایمانوئل کانت

چکیده یکی از مهم‌ترین پویه‌های روشنگری در جنبش ایده‌آلیسم متبلور گردید و آنچه بعدها به ایده‌آلیسم‌ آلمانی شهرت یافت، خود ریشه در اندیشه‌ی روشنگری داشت. در آلمان، بر خلاف انگلیس و فرانسه، اندیشه بر احساس و تجربه تقدم یافت و ایده‌آلیسم به عنوان رهیافت فلسفی بر اذعان متفکران این سرزمین، چیره شد. در نظر متفکران، ایده‌آلیسم آلمانی عبارت است از فلسفه‌ی کانت و پیروان بلاواسطه‌ی او، در حالی‌که در نظر م...

full text

خیال و ابژکتیویته در نقد اول کانت

این مقال، نخست به پیشینه بحث خیال می‌پردازد و بدین ‌طریق تأثیرگذاران بر کانت را روشن می‌نماید. پس از آن توضیحی در باب ابژکتیویته داده می‌شود و سپس به بحث از خیال در نقد عقل محض پرداخته می‌شود.  قوه خیال در نظام شناختی کانت دارای جایگاهی منحصر به فرد است. این نقش به مراتب، فعالانه‌تر از جایگاه خیال در نظام‌های فلسفی پیش از کانت است. خیال از سویی در بحث مهم و پیچیده استنتاج استعلائی مقو...

full text

تفسیر‌ هایدگر از آزادی در فلسفه کانت

در این مقاله می‌کوشیم جایگاه آزادی اصیل را، بنا بر تفسیر‌ هایدگر، در تفکر کانت نشان دهیم. به نظر‌ هایدگر فراروی و استعلای آدمی، اساس آزادی است. انسان به سبب نسبت خاصی که با هستی دارد می‌تواند از سطح موجودات به سوی خود وجود فرا رود و خود را از روزمرگی و موجود‌بینی آزاد سازد. به نظر ‌هایدگر، کانت به این حقیقت که ذات آدمی‌ در استعلایی‌بودن و فرا‌روی اوست، گرچه شاید به نحوی مبهم، متفطن‌ گردیده و آن...

full text

تفسیری درباره‌ی تصویر کانت از عقل در نقد اول

تحلیل مفهوم عقل و ارتباط آن با نظام معرفتی کانت از اهمیت بالایی برخوردار است. به عبارت دیگر، کانت شناخت را به شناختن قوای آن منوط می‌کند و در این میان توجه به معانی عقل و ارتباط آن با قوای دیگر ذهن ضرورت دارد. از نظر کانت، در عین وجود تمایز بین سه قوه (حس، فاهمه و عقل)، توافقی نیز میان آنها وجود دارد و این یک توافق استعلایی است. بنابراین، در این مقاله، توافق استعلایی به گونه‌ای ترسیم می‌گردد که...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
مجله پژوهشهای فلسفی دانشگاه تبریز

Publisher: دانشگاه تبریز

ISSN 2251-7960

volume 9

issue 16 2015

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023